سه شنبه ۱۴۰۱/۰۹/۲۲ 6:25 PM فردا امتحان سیری در تاریخ ادبیات ۱ دارم بعد نمونه سوال خوندم فقط و نکاتی که نوشته بودم بعد امروز کلاس داشتم با بد ترین ها بعد یکی بچه ها اولن که خیلی حرف میزد دومن گوشیش زنگ خورد اونم دوبار دیگ کلافه شدم گوشی و ازش گرفتم دادم به زنده نام اول ترسیدم و بعد رفتم به همکارم با صدا بلند گفتم از بس خرم بعد دوباره با صدا بلند به منشی گفتم از تعهد بگیرید و گوشی و بهش بدید و اومدم بیرون بعد رسیدم خونه دیدم اروم و قرار ندارم زنگ منشی زدم گفتم چیشد دردسر نشه گفت نه خوب کردید اتفاقا زنگ خانواده زدیم گفتن عب نداره و خب خیالم راحت شد که دردسر نشه دیروز انقده ناراحت بودما از بس هولم و زیاد حرف میزنم باز امروز رفتم تو دفتر بلند بلند حرف زدم و به منشی با صدای بلند حرف زدم دیروز داشتم به علی میگفتم میخوام از این به بعد تغییر کنم اما باز هیجانی رفتار کردم نمیدونم کی میخوام ادم بشم ناراحتم از این رفتارای خودم بدم میاد از این که هیجانی رفتار میکنم و یهویی اینکارا میکنم بدم میاد ولی خب من تجربه نداشتم که گوشی کسی و بگیرم و اینا کاش یادبگیرم شنونده باشم صدای بلند حرف نزنم انقد حرف نزنم ...ادامه مطلب